بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر... شهادت جانسوز رئیس مکتب شیعه ، حضرت اباعبدالله ، جعفرابن محمد الصادق(ع) را به پیشگاه ولیعصر(عج) و همه مشتاقان آن امام تسلیت عرض میکنیم... در کافی به سند خود از مردی از قریش از اهل مکه سفیان ثوری به او گفت : مرا به خدمت جعفربن محمد بسم الله الرحمن الرحیم . خطبه ی رسول خدا(ص) در سفیان این حدیث را نوشت و برآن حضرت بازخواند. سفیان گفت: وای برتو! در معنی این دوجمله از از منبع: مکیال المکارم
روایت کرده که :
(ع) ببر . می گوید : با او به خدمت آن جناب رفتیم ، ولی وقتی رسیدیم که سوار مرکبش
شده بود. سفیان عرضه داشت: ای اباعبدالله ! خطبه ای که روسل خدا(ص) در مسجد خیف
انشاء فرموده برایمان بازگو کن . فرمود: بگذار فعلاً دنبال کار خود بروم ، بعد که
برگشتم برایت بیان می کنم، چون سوار شده ام . عرضه داشت : تورا به خویشاوندی ات با
رسول خدا(ص) سوگند که این مطلب را برایم حدیث فرما. پس آن جناب پیاده شد و سفیان
گفت: دستور فرمایید تا دوات و کاغذ برایم بیاورند تا آن را از زبان شما بنویسم .
آن حضرت دوات و کاغذ فراخواند و فرمود: بنویس:
مسجد خیف: خداوند خرم بدارد بنده ای را که سخن مرا بشنود و آن را در دل جای دهد و
به کسی که آن را نشنیده برساند. ای مردم ! باید حاضرین به غائبین برسانند ، بسا
کسی که فقه دارد ولی فقیه و درک کننده نیست و بسا کسی که معارف و دستورات فقهی را
به فقیه تر و داناتر از خویش نقل می کند، سه چیز هست که قلب هیچ فرد مسلمانی در آن
خیانت نکند: 1- اخلاص عمل برای خدا 2- نصیحت و خیراندیشی برای ائمه مسلمین ،3-
ملازمت جماعت ایشان. زیرا که دعوتشان (دعایشان ) تمام کسانی را که پشت سر آن هایند
فرا می گیرد، مؤمنین برادرندو خونشان برابر، آنان بر دیگران از غیر خودشان هم دست
اند ، کوچکترینشان برای اجرای پیمانشان کوشا است.
آنگاه حضرت صادق (ع) سوارشد و رفت. من و سفیان نیز آمدیم . در میان راه به من گفت:
به جای خود باش تا من در این حدیث نظری بیفکنم و دقتی کنم . به او گفتم : به خدا
قسم! ابوعبدالله (ع) با بیان این حدیث برگردن تو حقی انداخت که هزگز از گردنت
نرود. گفت : کدام حق ؟ گفتم : در این عبارت که سه چیز است که دل مسلمان در آنها
خیانت نکند: اول اخلاص عمل برای خدا که ما آن را فهمیدیم .ولی دومی که نصیحت و
خیراندیشی برای ائمه مسلمین است، این کدام ائمه هستند که دمی که نصیحت و خیراندیشی
برای ائمه مسلمین است، اینها کدام ائمه هستند که خیراندیشی برای آنها بر ما لازم
است؟ معاویة ابن ابی سفیان و یزید ابن معاویه و مروان ابن حکم ؟ و کسانی که
شهادتشان نزد ما قبول نیست و نماز پست سر آنها جایز نمی باشد! و سومی که ملازمت
جماعت آن ها است ، منظور کدام جماعت است ؟ آیا جماعت مرجئه که می گویند: هرکه نماز
نخواند روزه هم نگیرد غسل جنابت هم نکند خانه کعبه را هم خراب کند و مادرش را هم
نکاح نماید ، تنها با نام مسلمانی که بر خود نهاده در ایمان به درجه جبرئیل و
میکائیل است!!! یا مقصد قدری ها هستند که معتقدند آنچه خدا بخواهد نمی شود و آنچه
ابلیس بخواهد می شود؟ یا جماعت حروری ها و خوارج که از علی ابن ابیطالب بیزاری می
جویند و او را کافر می دانند ؟ یا جماعت جهمی که قائل اند: ایمان، تنها خداشناسی
است و بس!
حدیث چه میگویند؟ گفتم : می گویند منظور از امامی که نصیحت و خیراندیشی او بر ما
واجب است علی ابن ابیطالب (ع) است و مقصود از جماعتی که ملازمت آنها واجب است
خاندان اوست. روای میگوید : دیدم آن نوشته را گرفت و پاره کرد. سپس به من گفت :
این مطلب به کسی خبر مده .
Design By : Pichak |